بلیط شانس جان دوباره

بلیط شانس جان دوباره

تلاش سه یا چهارم تا جای می توانم ؟
بلیط شانس جان دوباره

بلیط شانس جان دوباره

تلاش سه یا چهارم تا جای می توانم ؟

رنگ همیشهColor always

نه خیر بی ارزش ترین کالا برای هدر دادن ؟ وقت هست ؟ 

 همیشه ارزان ترین و گران بهاترین کالا وقت هست ؟ یک مشکلی درست می کنه ؟ چرا من از مدیریت به موقع فکر خودم عاجز هستم ؟ چرا مثل گوریل ها فریاد نمی کشم؟ چه کار کنم ؟ همیشه و همه جا در همه وضعیت ها وقت را هدر می دهم کارهای غیر ضروری را تا انتها ؟ با خوبی انجام می دهم ؟ آخرش با ناراحتی ؟ باید کنار بیام ؟ واقعیت تشخیص ندادم ؟ دوباره خراب شد ؟چرا ؟ اصل قضیه چی هست؟ هرکس به فکر خودش ؟ چه کاری کنم ؟ بهتر می شود ؟ شاید تمام اشتباهات را با ام تکرار کنم ؟ بهتر باشد ؟ من آدم قدیم نیستم ؟ می دانم ؟ پشت سر ام تر از گذشته کارهای را اشتباا انجام می دام فقط پشت سر هم باخت خیلی دردناک نیست ؟ چطوری می خواهی با این وضعیت کنار بیایی؟

No, no, the most worthless commodity to waste? Is it time?


Is it always the cheapest and most expensive commodity? Is it time? Does it fix a problem? Why am I unable to manage my thoughts in time? Why don't I scream like gorillas? What should I do? I waste time always and everywhere in all situations, doing unnecessary things to the end? Do I do it well? In the end, I'm unhappy? Should I deal with it? I didn't recognize the reality? It broke again? Why? What is the point? Everyone thinks for themselves? What should I do? Will it get better? Maybe I'll repeat all the mistakes with M? Would it be better? I'm not an old person? I know? I'm doing more wrong things behind M than before. It's just that losing one after another isn't very painful. How are you going to deal with this situation? 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد